توهم


سطری
شَطری
شعری
نجوایی یا فریادی گلودَر
که به گوشی برسد یا نرسد
و مخاطبی بشنود یا نشنود
و کسی دریابد یا نه
          که «چرا فریاد؟»


نظرات 14 + ارسال نظر
... پنج‌شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:14 ق.ظ

سلام
این مکانی که ازش عکس گرفتی جون میده واسه فیلمای ژانر وحشت.موسیقی متن ترسناک با میکس صدای گرگ
پرسپکتیوش اینجوریه خوب من قاتل نیستم.
خلاصه این دفعه موضوع خیلی هم لطیف نبود.

سلام.
حس من از عکس دقیقا همین بود .
مثل مردی که توی یک جنگل ترسناک گم شده و بین سکوت و فریاد مردد مونده باشه ...

میم الف پنج‌شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:38 ق.ظ

نظم هولناک و بی‌معنای طبیعت
همگرایی درختها
واگرایی سایه‌ها

ALIVE پنج‌شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:48 ب.ظ http://alive.persianblog.ir

u are wonderful...
as always...

هانیه پنج‌شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:24 ب.ظ

همه فریادهایمان بی صدا ماند،
سکوتمان را هم فریاد دیدند و تابمان نیاوردند
که «چرا فریاد؟»

آرش کمانگیر جمعه 22 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ب.ظ http://kouhro.blogspot.com/

عکست قشنگ ولی ترسناکه
نمی دونم چرا؟؟؟
ولی حس خوبی به آدم نمیده
ولی قشنگه

s.h.eftekhary جمعه 22 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:26 ب.ظ

قدری امید بکاریم در این زمین بارور
چه منظره ای می شود
سایبان امید.
.....اگر بروید....
این همان خورشید قدیمی ست
که بی مضایقه می تابد
این همان درختان برومندند
که ناشر آواز پرندگان بودند....

زیبا بود . ممنون.

سروش شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:22 ق.ظ http://soroush.aminus3.com

عکسای شما واقا قشنگن... مخصوصا با این پراسس های جذاب...

mahsa شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:38 ق.ظ

its attractive

مریم عرشی شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:39 ق.ظ http://maryamarshi.wordpress.com

قبل از اینکه تیتر عکس رو ببینم، اولین چیزی که به ذهنم رسید وهم بود :)

با توجه به حس خودم از عکس که توی کامنت اول جواب دادم شاید بهتر بود اسم عکس رو میگذاشتم ترس.

ن.ا.د شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:59 ب.ظ

به نظرم ترسناک نیست...ادم دوست داره تنها اینجا باشه...به من حس خوبی می ده این عکس........خیلی قشنگه.

راستش ما دو سه نفری اینجا بودیم باز هم میترسیدم !
حالا شما خیلی شجاعی انگار
:)

آرش کمانگیر شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:14 ب.ظ http://kouhro.blogspot.com/

من با مریم عرشی موافقم این موضوع به ذهن من هم رسید شاید احساس ترس از وهم باشه

خب حس ترس رو خودم هم دارم .
توهم اسمی بود که به نظر خودم اشتباه انتخاب شد.

منم امیر سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:24 ق.ظ http://amirpix.aminus3.com

bah bah, ajab jayie, khob sharo zadi,contrastesh mikeshe adamo, merC, unja khorake juje :D

رئیس بزرگ سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:57 ب.ظ http://boronka.persianblog.ir/


همه اش رو متوجه شدیم جز " شطری" ؟!

شفق چهارشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:04 ب.ظ

گاه محبوسیم در ترس از خویش
عکس خوبیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد