کوچک روشن


من به ظلمت گردن نمی نهم

جهان را همه در پیراهن ِ کوچک ِ روشن ات خلاصه کرده ام ... (شاملو)


Canon EF 180mm f/3.5 L USM Macro Lens @  Canon EOS 5D

نظرات 25 + ارسال نظر
مریم عرشی چهارشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:28 ق.ظ http://maryamarshi.wordpress.com

قطره بینایی است
ساقه به بالا می رود میوه فرو می افتد دگرگونی غمناک است... ماکرو زیباییست

ن.ا.د چهارشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:11 ب.ظ

سقوط کردن اصلا قشنگ نیست... حتی اگه در مورد یه قطره باشه..............

هانیه چهارشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:56 ب.ظ

من نه سقوط می بینم، نه دگرگونی، نه خیلی فلسفی!!
فقط زیباست. برای همین لحظه که هست! چون هست! و بودنش زییاست!

منم موافقم ، غم انگیز نیست به نظرم.

محمد چهارشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:58 ب.ظ

انعکاس نور از قطره ای که در لحظات آخرین عمرش داره دیده میشه، زیباست ولی کمی غم انگیز

ن.ا.د چهارشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:37 ب.ظ

شایدم خوب باشه که ادم فقط لحظه رو ببینه..اونوقت ممکنه که خیلی چیزای بد ..دیگه خیلییم بد نباشن(((:

آرش کمانگیر چهارشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:55 ب.ظ http://kouhro.blogsky.com/

سلام داش امیر گل
آقا خیلی قشنگه
واقعاً موقع اینجور عکاسی ها آدم قدر زمانو می دونه آخه زمان که بگذره سوژه هم از دست میره

پویا پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:57 ق.ظ http://www.flickr.com/photos/p-pouya/

شوخی: من که می‌دونم چرا هی ماکروهات رو آپلود می‌کنی اگزیف رو هم زیرش می‌نویسی. اگه نمی‌دونستم که زیر کامنت‌ها امضا نمی‌کردم «پ.خ». عیب نداره٬ بعضی‌ها ماکرو دارن ما هم مگاپیکسل:
http://www.flickr.com/photos/p-pouya/4641957973/

جدی: بسیار زیباست. گرچه برای ذائقه من کمی روشنه (برایت) اما کماکان دلنشینه. به خصوص اون شبنم پایینی و آنچه درش پیداست. ترکیب بندی عکس هم که چشم نوازه‌…گرچه اگر من بودم واترمارک (امضا) امیرسوکی رو سمت چپ میزاشتم که کمی از خالی ِ سمت چپ کاسته بشه.

امضا:پ.خ.

میدونی پویا ، خیلی به کادر این عکس فکر کردم، به نظرم بهترین چیزی بود که میشد درآورد هرچند هنوز راضی نیستم.

شفق پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:22 ق.ظ

عالیه
سبز و زنده

شکلات پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:05 ب.ظ http://milkchocolate.persianblog.ir

حیف این عکس زیبا و امیدبخش نیست که با شعری چنین سنگین و سرد همقدم باشد؟!!!!!

راستش به نظرم شعرش سرد و سنگین نیست ! هست ؟

رهگذر دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:40 ق.ظ

خیلی قشنگه! ولی اصلاْ حس سقوط نداره یه جورایی حس پرواز داره

عاطفه دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:55 ق.ظ

عکس خیلی قشنگی بود
هرچند من بیشتر از شعرش خوشم اومد
در کل مثل همیشه عکس و متن پایینش مکمل همند

منم امیر دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:50 ب.ظ http://amirpix.aminus3.com

مدت زمان درازی بود نیومده بودم اینجا...
خوت پیش بردیش.
شات هات خیلی خوبن.کادر و رنگ و پست پروسس و ...
خودت چطوری؟

آرش کمانگیر دوشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:46 ب.ظ http://kouhro.blogsky.com/

امیر جان با اینکه امروز یکی از گیج کننده ترین روزهای زندگی بنده بود ولی من الان دارم از عصابانیت از دورن می ترکم ولی باز هم امید دارم.
ولی منم با شکلات موافقم که شعرهایی که می نویسی سنگین و سرد هستند. با روح و انرژی بنویس آخه امیر من به عنوان یه دوست خیلی دوست دارم و برات احترام قائل هستم.

ن.ا.د سه‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:22 ب.ظ

به نظر من ..درشعرای شاملو کلمات در عین خشونت و سختی بیان کننده ی مفاهیم و ارزو های پاکی هستند.. امید و خوش بینی اش از ساده لوحی تهیست و پنهانی به انسان می گوید که: به هیچ چیز نمی توان اعتماد کرد..در هر کلمه و هر مصرع شعر شاملو انسان با اندیشه و احساس تازه و در عین حال اشنا برخورد میکند...شاملو در کلیه ی اثارش از زاویه وسیعی به مسایل اجتماعی نگریسته است...شعرش از اندیشه ای بارور و احساسی انسانی حکایت می کند...(اینا راجع به شاملو بود) اما چون شما هم ظاهرا بهش علاقه دارین نوشتم...تا اونجایی که دیدم بیشتر از شعرهای شاملو می نویسی........موفق باشی.

Nako چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:09 ق.ظ http://www.nakopix.com

زیبا، لطیف و دیدنی.

شکلات شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:42 ب.ظ http://milkchocolate.persianblog.ir/

امیر تا سال تموم نشده یه متن گذاشتم...تا اینقدر غر نزنی! کارگاه هم می رم وبلاگم آپدیت می کنم! آب حوضم خالی می کنم و...

یوسف.م شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:24 ب.ظ

سلام من بار اول اومدم اینجا کاراتون بسیار زیبا هستند. موفق و موید باشید.

آرش کمانگیر یکشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:54 ب.ظ http://kouhro.blogsky.com/

سلام
به روزم

eye-sun سه‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:16 ب.ظ http://eye-sun.persianblog.ir

i loved it...

ک کاوه جمعه 28 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:47 ق.ظ

سلام امیر جون
من که از عکاسی به اون صورت سر در نمیارم فقط می فهمم که هم قشنگه هم خیلی برلش وقت گذاشتی و زحمت کشیدی .

لانا شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:17 ب.ظ

سبز هیچ وقت شبنم رو گونه هاش نمیشینه سبز همیشه سبزه چه بوی زندگی بده چه رنگ مرگ بگیره
سبز حتی سیاهشم سبزه

ن.ا.د شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:04 ب.ظ

چه تعبیر قشنگی دارین از رنگ سبز...خیلی زیبا!دم شما گرم.

لانا یکشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ب.ظ

قربون مرامت اینم کاری بود که از دست ما بر میومد

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:37 ب.ظ

یه سوال اول سوژه انتخاب میکنی عکس میگیری یا اول عکس میگیری اسمشو میزاری؟میشه یک بار برعکس عمل کنی نتیجشو ببینیم؟

[ بدون نام ] دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:45 ب.ظ

بازم این لانا حرف زد! شما اظهار نظر نکنی نمیشه. به عکس نگاه کن.ضمنا سبز اگه سیاه شد دیگه سبز نیست.چون تو سیاهی چیزی معلوم نیست. بفهمونید بهش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد