- ای شبگرد !
از چنین بی نقشه رفتن تن نفرسودت ؟ (احمد شاملو)
این روزها به هرکس نگاه میکنم ، از همه ی مردم کوچه بازار ، همشهریام ، دوستام ، اطرافیانم ، و هرکس و همه ، مدام این جمله رو توی نگاهش میبینم، همش حس میکنم که داره با خودش زمزمه میکنه :
ای شبگرد !
از چنین بی نقشه رفتن ...
سلامم
خوبین؟
آخیییی وبلاگتون خیلی جالبو قشنگه :)
خوشال میشم به کلبه برفی منم یه سر بزنین
. . .
منتظرتونم
روزاتون برفی
بسیار زیبا.
با حکایتی غمگین...
سلام
نوشته زیبایی بود...شبگرد...گاهی باید بی نقشه بری..
عکس زیبایی است با شعر بسیار زیباتر. ممنون
بسیار زیبا و پر احساس؛
اما ..
این نیز بگذرد.
واقعآ !
تن نفرسودت ؟
:(
چرا اینجوری شده ؟
چرا همه در حال زمزمه پوچی شدیم...؟
این عکست عجیب دلشوره انگیز ناک است
سلام عکسی زیبا با شعری زیباتر و البته هر دو حقیقتی تلخ.
به دنبال زمینیم پاک از خون
که شیطان نداشته باشد و بوی تعفن ندهد
تا خانه ای بسازم
برای روز مبادا...
امیر جان عکس فوق العاده شده
ای قایقران!
به کجا میروی؟!!!
در مورد عکس نظرم رو توی گالری برات نوشتم اما شعر واقعاً بی نظیره ... خدا وکیلی تو چرا رفتی عمران خوندی من نمی دونم ! حالا لیسانسش توجیه داره دیگه فوق لیسانسش یک کم عجیبه .
وای چه نازه
منم با نظر دوستتون امیر رضا گلابی موافقم ؛ که چرا با این همه ذوق و استعداد هنری عمران خوندید.
چرا بعضی ها فکر می کنن عمرانی ها بی ذوقن؟
امیر ملت رو از این گمراهی خارج کن!
شعر ارچه به مرتبت بلند است
آن علم طلب که سودمند است!
خیلی زنده و زیباست. عکس های طبعت تو رو واقعا دوست دارم امیر جان
البته من خودمم عمران خوندم اتفاقاْ عمرانیا خیلی هم باذوق هستند ولی به قول معروف:
غیر از هنر که تاج سر آفرینش است
دوران هیچ منزلتی جاودانه نیست
...
دلم بدجور گرفت این یکیو دیدم!!
مث همون ابرا...
و من عاشق اینکه جای اون سوار باشم....
....