نیمه


 

گرچه در سکوت دردبار خود مرگ و زندگی را شناخته ام.

اما میان این هردو – شاخه ی جدا مانده ی من! –

میان این هر دو

                  من

لنگر پررفت و آمد درد تلاش بی توقف خویش ام.

نظرات 16 + ارسال نظر
ارش ف سه‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:38 ب.ظ

پکری شیخ!
اوضاع به این بدی هم که می گی نیست!

شیخ ! رفتی اون سر دنیا نشستی میگی به این بدی نیست ؟!
این چیست که اینگونه ترا به ماورای خویش پرتاب میکند ؟

امیرگلابی چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:33 ق.ظ

امیرجان کاری به عکس ندارم ، اما اسم پستت یاد آور خاطراتی از دوران جوانی و ویدئوی Sony t7 است.

به هرحال جوونی ها مختلف بوده امیر جان !

روح اله بلوچی چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 07:30 ق.ظ http://www.parparook.blogsky.com

عکس خوبی شده ولی یه طرفش داره سنگینی میکنه ...

بهنامترین چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:19 ق.ظ http://behnamtarin.persianblog.ir

ای سکوت و سخت و بی ریا، ای سوار در دیار بی صدا،صداقت را ، کلام را، نگاه تو به من به این خشت خام را، ببین همه برای تو قیام را،بپاخیز،و بردار،و برچین تمام این خیال را،ببین سکوت و بی صدایی همه در داستان ما فسانه است،حقیقت داستان ضرب قدمهای تو ،تو راه نورد بی بهانه است. سلام

سار و سرو چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:45 ب.ظ

میان این شیار‌های موازی
چه می‌تواند باشد؟!
رسوب زمان؟
یا رسوب زمین؟

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:43 ق.ظ

سلام.
من همیشه عکسای شما رو می بینم.فکر کنم اصلا معتادشون شدم.

شفق جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:48 ب.ظ http://chashmesevom.blogspot.com/

متن دقیق بود و عکس گویا

نادر کهنسال قدیم وند جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 03:52 ب.ظ http://www.nakopix.com

ساده و گیرا؛ مؤثر و بی ادعا. کار قشنگی است.

مهدی جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:12 ب.ظ http://www.mxtorabi.com

ادیت جالبی کردی. یک نیمه مات و تیره ... I like the poems you choose

علی باقرزاده شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:08 ب.ظ http://aksravi.blogspot.com/

کار خیلی باحالی شده
تن رنگ رو هم خیلی دویت دارم

موفق باشی

مریم عرشی یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:16 ق.ظ http://ardvisoor.blogfa.com

تو تمام عکسهای شما یک جور حس خاص هست ، یک حس مشابه ، به گمانم برای خودتون یک سبک عکاسی پیدا کردید. مثل همیشه لذت بردم ممنون

آتش پرور یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:20 ب.ظ

سلام استاد کارتون خوبه ولی منو یاد شکلات انداخت یه خورده بالانس رنگاتون مشکل داره

نهال سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:40 ب.ظ

سلام
منم هرروز عکساتونو می بینم.نوشته های زیر عکسا خیلی خوبن....

زهره سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:55 ب.ظ http://www.zohreh_f.persianblog.ir

این عکس یکی از خاص ترین عکساییه که اینجا دیدم.
این همه حرف در یک تصویر خیلی ساده داره خودشو فریاد می زنه.و همینه که خاصش کرده.
شعر هم که مثل همیشه...
آدم احساس می کنه که اصلا این عکس یه جور تصویر سازی برای شعر بوده.

ارش ف چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:23 ق.ظ

گذشت عمر و یه دل عشوه می خریم هنوز
که هست در پی شام سیاه صبح سپید

کامیار جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 03:46 ب.ظ http://www.kampixel.com

راستی یادم رفت ادم عنوان این چند تا عکس اخیرت رو که میبینه حس میکنه انگار وقتشه زن بستونی دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد